افسانه لعل میرزاده:
در آتیش نگاهت
باز می سوزم
نمی فهمی
در اندیشه ی وصل، می میرم
نمی دانی
مرا از عشق سوزانت نترسان
نگاهم کن
بگیر این دست پر مهرم
و با من بهتر از این باش
می فهمی؟
تمام شعر من این است
بمیرم و نبینم عشق، می میرد
حرف من این است
می فهمی؟
آوانویس
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0