عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام به وبلاگ من خوش آمدید

نظرتان چیست؟

avanevis@






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 213
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 253
بازدید ماه : 407
بازدید کل : 54413
تعداد مطالب : 303
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1

آمار مطالب

:: کل مطالب : 303
:: کل نظرات : 52

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 213
:: باردید دیروز : 14
:: بازدید هفته : 253
:: بازدید ماه : 407
:: بازدید سال : 2029
:: بازدید کلی : 54413

RSS

Powered By
loxblog.Com

شعر

دو شنبه 7 اسفند 1396 ساعت 1:57 | بازدید : 36 | نوشته ‌شده به دست افسانه لعل میرزاده | ( نظرات )

ای مهربان ترین مهربانان

همه ی گردنها در مقابل ذات جلالت خم گشته

صدا ها از هیبتت خاموش شده

دلها از ترست هراسان گردیده

نیرویت آسمانها را نگه می دارد

جهانیان در برابر اراده ات خوار می گردند

و به کلمه ات آسمانها و زمین آفریده می شود

ای آنکه تکیه گاهم اوست

ای سریع الحساب ،شکایت احوال خویش به درگاه تو آورم...

ای نیرو ده برای انجام خدمتت

ای مهربانترین مهربانان،نامت دواست،یادت شفاست،طاعتت توانگری...

ای عطابخش نعمتها...
ای برطرف کننده ی گرفتاریها

ای روشنی بخش وحشت زدگان در تاریکی‌ها

ای دانای بی معلم

ای آغاز موجودات اولین و ای آخرین پایان

به حق رحمتت،که همه چیز را فرا گرفته
و به آن نیرویت که همه چیز را بوسیله ی آن مقهور خویش کردی و همه چیز در برابر آن خاضع و همه در پیش آن خار است...

و به جبروت تو که بر هر چیز چیره گشتی و به عزتت که چیزی در برابر آن نیاستد و به آن عظمت و بزرگیت که پر کرده هر چیز را و به تسلط تو که به هر چیز بر تری یافته و به ذات پاکت که پس از نابودی هر چیز،باقیست و به نامهای مقدست که اساس موجودی را پر کرده و به آن علم و دانش ات که بر هر چیز احاطه یافته و به نور ذاتت که روشن شد در پرتواش هر چیز...

 

ترحم فرما...

بر کسیکه سرمایه اش امیدوساز و برگش گریه و زاری است.


سوگند به ذات جلال و آبروی گرامیت که همه ی گردنها در مقابل او خم شده است و صدا ها از هیبتش خاموش گشته و دلها همه از ترس او هراسان گشته ،قسم به نیرو و قدرت که بدان آسمانها را نگه داشته ای از اینکه بر زمین واقع شود،مگر به اجازه ی خودت و نگه داشته ای آسمانها و زمین را از اینکه از جای خود بروند و سوگند به اراده ات که جهانیان در برابرش خوار گشته و به حق آن کلمه ات که آسمان و زمین را به آن آفریدی و به حق حکمتت که به وسیله ی آن موجودات شگفت آوری ساختی و تاریکی را بدان خلق فرمودی و آن را شب قرار دادی و نور را آفریدی و روزش قرار دادی و بدان خورشید را آفریدی و فروزان کردی و بدان ماه را خلق کردی و آنرا نور و روشنایی قرار دادی و بدان ستارگان را آفریدی و قرارشان دادی اخترانی تابان و برجهاوچراغهایی زیور بخش آسمان ...وسیله ی راندن شیاطین...

 


بجای آور درباره ی من...

آنچه را تو شایسته ی آنی و انجام مده درباره ی من آنچه را من سزاوار آنم

قرار بده یقین مرا بهترین یقین ها

پایان رسان نیت مرا به بهترین نیات

مرا در فتنه ی نگاه مینداز

پایه های بلند اخلاق را نصیبم گردان

هر گاه عمر من چراگاه شیطان گردد ،قبض روحم نما

...

تویی ذخیره ام به هنگام حزن و اندوه

تویی جایگاه توشه ی من هر گاه از همه جا محروم شوم

اصلاحم بفرما به کرمت
در سایه ی حمایت خودت قرارم ده
لباس خشنودیت را بمن بپوشان

پناهم ده به عزت خودت از آنچه در هراسم...

 

 

 

 

بر گرفته از دعای کمیل و دعای سمات
افسانه لعل میرزاده

 

 

 

#افسانه_لعل_میرزاده 



آوانویس
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست