دگر از عشق نگویید
گوش ما پر زصدای یار است
سخن از چشم نخواهید
چشم ما
آنطرف تر به تماشای نگاری گیر است
دست ما پر شده از دامن یار
پایم انگار غل وزنجیراست
فکر من پیش نگار است
دلم زخمی دست یار است
سهم من از این عشق
قفس تنهاییست
میله هایش خاطره
آب ودانش تصویریست
کاش نگارم خبری گیرد ویارم به سراغم آید
آوانویس
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1