شب بود
عشق بود و
شمع بود و
خلوتی بود
ولی یار نبود
من به دنبال کسی میگردم
که در آن خلوت شب گم کردم
من به دنبال کسی می گردم
که تنش صفحه ی خاک
چشمهاش وسعت آسمان باشد
من به دنبال کسی می گردم
که دلش کویر و
نفسش باد صبا باشد و بس
صحبتش شکوفه و عشق و بهار
ونگاهش موج دریا باشد
من به دنبال یکی می گردم
که جبروتش همچون کوه
غیرتش همچون مرد
وسکوتش چون مرگ
گیسویش آن شب یلدا باشد
من به دنبال کسی میگردم
که خورشید مهر او
ماه نگین انگشتر او باشد و
نور سجاده ی او
من به دنبال کسی می گردم
...
من به دنبال هم او تا آخر عمر می گردم
ودر این خیال خام می خوابم
باز در خواب می بینمش و
می بو یمش و
به او می گویم
که تورا دوست دارم
آوانویس
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2